تفکر، سکوی پرواز / علی اشرف تیموری تبار



این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


این فیلم ابتدا با نمایی از دور و تصویری روی مردی تنها که در حال تراش سنگ عظیمی، که حاکی از تنهایی و سخت کوشی و بزرگی کارش است را نمایش می دهد، لباس مرد از سیاهی و سفیدی که نماد تضاد اهریمن (شیطان) و حقیقت را تداعی می کند، (گویا شرایط و اقدام حالش با گذشته تقابلی وجود دارد) و با این نگاه و تصور مخاطب را وارد داستان می کند که از سختی و بزرگی کار نترسد و با همت وتلاش و اراده آنرا تراشیده و مطیع خود سازد، چرا که تو انسانی و از خدا و باور درونت توان می گیری.

اما مردان اهریمن و ارباب او را ناکار می کنند ، سنگ نتوانست این آدمی را از پا در آورد ، اما بشر هم نوع بخاطر اجیر بودنش و مزدور ظالم و جور بودنش توانست او را در هم بشکند.

اما مردی بیابان گرد که بنظر ندای خدا بود از راه می رسد و وارد داستان می شود ، هر چند از همه جا بی خبر است، اما در یک نگاه ساده متوجه تفکیک جبهه حق و باطل می گردد، تعداد زیاد و برخورداری از ادوات نشان از ظلم ظالم و تنهایی و بی کسی سنگ تراش موید این نکته است که در دنیای فعلی جبهه حق مظلوم است.

مرد بیابانی به نظر هر چند به خدا و آئین اهل بیت از باب اثر نانِ حلال و تربیتِ خوب سخت معتقد است، اما به ظاهر زیاد با آداب دینی آشنا نیست، ولی به آن حداقل آموزه دینی سخت معتقد است، به کمک می آید و مرد سنگ تراش را به خانه می برد و در میان اهل آبادی و صاحبان فطرت پاک وِلوِله می افکند و  وادارشان می کند تا در مقابل خان، که با استثمار و انحصار مالشان را به یغما می برد بایستد ، خانِ روستا چند آسیاب دارد که در مقابل 5 پیمانه گندم تنها یک پیمانه آرد به کشاورزان بر می گرداند ، که هرگاه انحصار به ناحق در فردی یا در جریانی ولو خانِ و حاکم روستا باشد ایجاد قدرتِ باطل می کند و تجمیع ثروت و آن ثروت برای استخدام و اسارت بیشتر همان مردم به انحاء دیگر به کار گرفته می شود ، یعنی ابزار قدرت که انحصار بود ابتدا به ثروت باطل بدل گشت و اکنون باحماقت مردم و نادانی ایشان به اوج می رسد که نه تنها حاضر به همراهی اهل حق نمی شوند و بلکه در مقابل ایشان قد علم می کنند.

اما سخن حق که از فطرت برآمده است اثر خود را می گزارد و جذبه خود را دارد و نهایتأ مردان الهی و حق پذیر که از قضا هیچ کدامشان زمینی برای کشاورزی ندارند صرفأ به خاطر فطرت پاک و ظلم ستیزشان و دفاع از حقِ رعیت به پا خواسته و سنگِ «تراش خورده» را به حرکت در می آوردند و سفر سنگ آغاز می شود ، در واقع آن سنگِ عظیم الجثه وقتی سخت کوشی و ارده پولادین این جماعت را می بیند انعطاف به خرج می دهد و با ایشان همراه می شود، برای اصلاح وضع موجود سنگ در مسیر راه به طبیعت سنگ بودنش گاه و بی گاه مقاومت میکند ، اما هر چه هست اسیر اراده مردانِ خداست، که دل در گرو حق دارند، آنان بر زبانشان لحظه ای ذکر خدا و رسول و ائمه قطع نمی شود که این رفتار ناشی از نگرش دینی و سنتی ایشان دارد.

در راه با فراز نشیب و حتی خیانت افراد نفوذی مواجه می شود، اما نور حق بیدار شده در درونشان تاریکی خائن رادفع و همراهشان می سازد، در نهایت سنگ آسیاب از فغان مردم و ظلم ارباب در حق رعیت به خروش آمده و خانه ظلم ویران می سازد و به عمر ننگین ظالم پایان می دهد.

نتیجه خوب و درس آموز قصه فیلم از این قرار است که جهل و ترس، عامل و مقوم دشمن و ظالم است و برای درهم شکستن ظلم، چاره ای جز شنیدن ندای درون و اتحاد جبهه حق و البته حرکت در سایه تلاش و همت و اراده نیست .

و تا ظالم و یزید زمان را در هم نشکنی انحصار و مصادره پا برجاست .

در این فیلم با خمیر مایه دیالوگ نثر گونه و ادیبانه در آموزشِ اندیشه ورزی و سخن وری زیبا برای مخاطب اثر بخش است و در مقابل، جبهه باطل به خاطر تاریکی ذهن و دل زبان گویا و نطق زیبایی ندارد.

در این داستان به نمادهای دینی، از جمله نماز در چند پلان پرداخته می شود و بخصوص نماز جماعت که تعریف جامعی از جامعه اسلامی را بازگو می کند، در میانه کار زار تلاش و مبارزه به تصویر کشیده می شود، که نشان از دغدغه دین دارانه کارگردان در کنار نگرش ظلم ستیزانه او دارد.

غرق در سپیدی حق باشید

علی تیموری


بر اساس یک سنت ایرانی شب یلدا بلندترین شب سال بهانه ایست تا دیدار بین فامیل از جمله بزرگترها و پدر و مادرها رقم بخورد و همگی با تجمیع گرمای محبت خانوادگی به استقبال سرمای زمستان بروند.

پایگاه خبری اقتصاد قطعه نیز این سنت زیبای ایرانی را ارج می نهد و به خانواده های عزیز ایرانی تبریک عرض میکند .

چرا که معتقد هستیم جامعه متشکل از اجزای وزینی چون خانواده است و هرچه انسجام و کارکرد این نهاد کوچک یعنی خانواده بیشتر به رسمیت شناخته شود اثر اجتماعی آن بر نهاد بزرگی به نام جامعه عیان تر است و مکانیزم حرکتی آن پویاتر خواهد بود .

در یک قیاس جالب بین قابلیت خودرو و کارکرد قطعات این مطلب خیلی واضح تر قابل درک است .

زمانی ما می توانیم به قابلیت ارزشمند و موثر یک خودرو افتخار کنیم که در وهله اول فکری به حال قطعات و عناصر تشکیل دهنده آن بکنیم ، یعنی ویژگیها ، کارکرد ، کیفیت و طراحی بایسته و شایسته در صنعت قطعه به عنوان یک اولویت قرار گیرد ، به عبارتی مادامی که همه توجه ما به محصول نهایی یعنی همان خودرو می باشد و هیچ عنایتی به عناصر تشکیل دهنده آن یعنی قطعات به کار رفته نداریم و به تعبیری صنعت و دانش قطعه را به رسمیت نشناسیم ، هرگز نمی توانیم انتظار و روئیای داشتن یک خودرو ارزنده ملی را تحقق ببخشیم .

با این قیاس اگر خواستار برخورداری از یک جامعه پویا و ارزشمند و قابل افتخار هستیم ، یگانه راه وصول و دستیابی به آن احترام نهادن و به رسمیت شناختن کارکرد خانواده است . یعنی هرچه وجاهت این نهاد کوچک بالا برود و به هنجار نزدیکتر بشود به همان میزان جامعه بهینه تر و هنجارمندتر خواهد بود .

بنابراین ، این شب باطراوت و بهانه ارزشمند برای تقویت نهاد خانه و خانواده را به شما خانواده های ایرانی تبریک و تهنیت عرض نموده و از خداوندگار عالم تشدید این محبت و انسجام را برایتان آرزومندم .

علی تیموری


استاد حوزه و دانشگاه مطرح کرد: گفتمان، یکی از شیوه‌هایی که می‌تواند انقلاب را پویا و بازتولید کند. بنابراین باید گفتمان به تکثر برسد و فضای گفتمانی گسترش پیدا کند و همه افراد بتوانند با رفع شبهات و اشکالات خود به پویایی انقلاب کمک کنند.

برنامه "گفت‌وگوی ی" با موضوع (بررسی ماهیت پویای انقلاب اسلامی و الگوی باز تولید نیروهای مومن و انقلابی) در ادامه با حضور حجت‌الااسلام علی تیموری‌تبار، استاد حوزه و دانشگاه روانه آنتن شبکه رادیو گفت‌وگو شد.

حجت‌الاسلام علی تیموری‌تبار در مصاحبه با رادیوگفت‌وگو اظهار کرد: در ذات انقلاب پویایی نهفته است و انقلابی که پویا نباشد، تعریف انقلاب بر آن تعریف غلطی است، زمانی می‌توانیم مفهوم انقلاب را به کار ببریم که تمایلی به دگرگونی و تحرک در آن وجود داشته باشد، بنابراین پویایی جزء ذات این انقلاب است و هر زمان که پویایی را از انقلاب بگیریم، ماهیت انقلاب را از دست داده است.

وی افزود: هر زمان که توانست مفاهیم انقلاب را در واقع به تعبیری پویایی خودش را در گستره زمانی پیش‌رو حفظ کند، معتقدیم که انقلاب همچنان جاری و ساری است. هر زمان آن پویایی و ماهیت انقلابی را از دست داد یا رو به کمرنگ شدن رفت، معتقدیم که این انقلاب یا به سمت ضعیف شدن می‌رود و پویایی خود را از دست می‌دهد. در واقع آن مفاهیم کلی و عرفی و عمومی که درباره انقلاب اسلامی وجود دارد، خودش پویایی آنرا تعریف می‌کند که هر کجا باشد، آن انقلاب پویاست.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: انقلاب اسلامی به واسطه ماهیت اسلامی آن متفاوت با سایر انقلاب‌های دنیاست، هر انقلابی که در دنیا شکل گرفته، برای خودش مبانی، تعاریفی و نگرشی داشته است و هر کدام توانستند اثراتی در نظام اجتماعی بشر بگذارند. ما نیز معتقدیم که انقلاب اسلامی به واسطه پشتوانه‌های ایدئولوژیک اسلامی که داشته، اثر متفاوتی بر هژمونی گذشتگان بگذارد.

حجت‌الاسلام علی تیموری‌تبار گفت: تا به حال بشر دستخوش هژمونی‌های فراوانی بود، هژمونی غربگرایی که در واقع همان، جهانی‌سازی که امروز از آن تعبیر می‌شود و معتقد به این‌که یکه‌تاز عرصه اجتماعی بشر است و حتی هژمونی‌های دیگری که در تمدن‌های گذشته وجود داشته است. اما انقلاب اسلامی ریشه در اعتقادات پیامبر اسلام و حضرت‌علی(ع) دارد و با تکیه بر این اعتقادات آغاز شده است.

وی افزود: از طرفی معتقدیم که به معنای وسیع، انقلاب تنها یک حرکت اجتماعی و تغییر ی و حکومتی نیست، انقلاب یعنی هر مفهوم ارزشی مطلوب بشری که اوضاع گذشته را نفی کند و نگرش هژمونی اخلاقی، اجتماعی و ی گذشته را نقد کند و یک گزاره جدید به بشر بدهد. با توجه به اینکه انقلاب ما اسلامی است خواه و ناخواه همان مفاهیم ارزشی که در اسلام و انقلاب اسلامی نهفته است، اگر بخواهد پویایی خودش را حفظ کند، باید همین موارد را به مدل‌های مختلف و شیوه‌های آموزشی به نسل امروز منتقل کند. از طرفی یکی از شیوه‌هایی که می‌تواند انقلاب را پویا و بازتولید کند، گفتمان است که باید به تکثر برسد و فضای گفتمانی گسترش پیدا کند و همه افراد بتوانند با رفع شبهات و اشکالات خود به پویایی انقلاب کمک کنند.گفت و گوی ی

بررسی ماهیت پویای انقلاب اسلامی و الگوی باز تولید نیروهای مومن و انقلابی با حضور ماهر(تهیه کننده)، حسینی(کارشناس مجری)، طاهری(گوینده)، حجت الااسلام علی کاظم بهرام(کارشناس مسائل ی) و حجت الااسلام علی تیموری تبار(استاد حوزه و دانشگاه)

 

قسمت اول:

 

قسمت دوم:

 

قسمت سوم:

 

 


زینب (س) بانویی تاثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی زمانه خود بود که ن امروز هم می‌توانند از ایشان الگو بگیرند.

حجت‌الاسلام و المسلمین علی تیموری کارشناس مذهبی، در گفت‌وگویی، همزمان با فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زینب (س) پیرامون جایگاه زن در جامعه گفت: باید به این مسئله توجه کرد که هر انسانی بر روی زمین یک مأموریت الهی و انسانی دارد که خداوند به او داده است. در آیه قرآن صراحتاً اشاره شده که وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (۱) یعنی فلسفه آفرینش انسان عبادت خدا، بندگی و حرکت در مسیر انسانی و الهی است؛ خداوند در این مسیر تمام موجودات را در خدمت انسان قرار داده تا در چارچوب الهی با آرامش به سوی خدا حرکت کنند.

وی افزود: آیات دیگر قرآن هم به این موضوع اشاره می‌کند؛ وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۲) در واقع همه چیز را خداوند برای انسان آفریده است و در واقع به تسخیر انسان در آورده است تا او از اختیار خود استفاده کند و ابزار رشد و تعالی برای خود ایجاد کند، اما اگر در راه رشد و بندگی خدا عمل نکند، از هدف حقیقی جا مانده است.

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: در این مأموریت الهی خداوند برای هر زن و مرد وظایفی داده است؛ زن و مردی که به عنوان دو بخش از یک پیکره واحد در کنار هم باید بتوانند یک مجموعه را به عنوان انسان شکل دهند. در واقع زن تکمیل کننده بعد دیگر انسان (مرد) است؛ آن هم در چارچوبی که خداوند برایش تعریف کرده؛ اگر از این چارچوب خارج شود، دیگر آن جایگاه الهی را ندارد و دارای کارکرد منفی می‌شود.

حجت‌الاسلام و المسلمین علی تیموری درباره ویژگی های بارز یک زن تاثیرگذار در جامعه اظهار کرد: زنی در جامعه تعالی بخش محیط اطراف خود است که علاوه بر توصیه‌هایی که خدا برای او داشته و راهنمایی‌هایی که به عنوان انسان در باطن او از عقل و فطرت قرار داده، باز نیازمند یک الگوست تا بتواند مسیر را در کنار آن طی کند. به عنوان مثال پیامبر (ص) الگوی تمام عیاری است برای همه انسان‌ها که خداوند در آیات قرآن نیز به این موضوع اشاره می‌کند و پیامبر (ص) را یک اسوه حسنه معرفی می‌کند. منتها در راه تعالی جامعه ن علاوه بر یک الگوی جامع نیازمند الگویی خاص هم هستند؛ الگویی مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) نمونه بارز یک زن‌ واقعی با تاثیرگذاری اجتماعی اند.

وی افزود: این الگو داشتن برای ن آن هم در عصری که ارزش کمی برای زن قائل هستند، بسیار مهم و ضروری است. آن هم در غرب که ارزش زن به کار کردن شانه به شانه در کنار مردان است (البته این خلاف نص صریح روایات است). در اسلام هم وظیفه زن فقط کار کردن در منزل و نظافت و کار‌های خانه نیست؛ بلکه او وظیفه سنگینی بر عهده دارد که با الگوبرداری درست از اهل بیت (ع) متوجه این وظیفه خطیر و بزرگ می‌شویم. حضرت زینب نمونه بارز این الگوست. یک زن زمانی می‌تواند به مقام والا برسد که از ایشان تبعیت کامل داشته باشد و توصیه‌هایی که در دین آمده را پیاده کند.

وظیفه اصلی زن ایجاد آرامش و تقویت آن در فضای خانه است

وی با تاکید بر اینکه وظیفه اصلی زن ایجاد آرامش و تقویت آن در فضای خانه است، گفت: در قرآن کریم بیان شده که از نشانه‌های خداوند این است که نی از وجود شما آفریده شده که منشا آرامش برای شما باشند. در اینجا مشخص می‌شود که عنوان زن بودن یعنی بالاترین معرفت که تزریق آرامش ابتدا در خانواده و بعد در جامعه است. یعنی زنی منشا خیر است و در راستای مأموریت الهی خود حرکت می‌کند. او تمام تلاش خود را می‌کند تا آرامش را در حلقه اصلی جامعه یعنی خانواده وارد کند؛ در نتیجه ما از آیات و روایات متوجه می‌شویم وظیفه اصلی زن ایجاد آرامش و تقویت آن در فضای خانه است.

تیموری ادامه داد: حال اگر زن امروز از الگوی درست تبعیت نکند و از توصیه الهی استفاده نکند، از اصالت نه خودش خارج می‌شود. در نتیجه استفاده ابزاری از او می‌شود که در دنیای امروزی به ابزار جنسی از آن یاد می‌شود. نظریه‌ای در دنیا با عنوان نظریه برجسته‌سازی مطرح است که دارای دو ریشه است؛ یکی تغییر اولویت‌ها و دیگری تغییر تفکر انسان است. یک زن با رجوع کردن به ذاتش باید مادر بودن را اولویت قرار دهد و این در واقع همان آرامش بخشیدن به فضای خانه و خانواده است. اما رسانه‌ها و غرب با این دیدگاه و نظریه مخالفت می‌کنند و می‌گویند زن دیگر نباید در مورد نقش فطری خود فکر کند؛ زن دیگر نمی‌تواند به بخش آرام بخش بودن خود فکر کند، زن دیگر تامین‌کننده آرامش و مسئول تربیت فرزند نیست. غرب این‌گونه جایگاه زن را تضعیف می‌کند.

این کارشناس مذهبی تاکید کرد: حال ما الگویی تمام عیار داریم که با گذشت ۱۴۰۰ سال همچنان خوش می‌درخشد و هیچ نقطه ضعفی در شاکله شخصیت او دیده نمی‌شود؛ زنی که حاکمیت و امپراطوری بنی امیه که ایران فقط بخشی از آن بود را به چالش کشید. زینب (س) آنقدر قدرتمند و قوی بود که در کوفه بزرگانی از ممالک اسلامی می‌آمدند و پای کلاس درسش شاگردی می‌کردند.

حضرت زینب (س) نماد آرامش در خانواده و جامعه

تیموری درباره اینکه چرا حضرت زینب (س) به چنین جایگاه نمونه‌ای در اجتماع زمان خود رسید، بیان کرد: دلیلی که حضرت زینب (س) را به این جایگاه رساند، این بود که به عنوان یک مرکز و به بهترین نحو نقش خود را که همان تزریق آرامش به خانواده بود، ایفا کرد. ایشان به عنوان همسر، خواهر و یا مادر در هر فضایی درست عمل می‌کرد. در بحث ی هم که نگاه کنیم، اوج عظمت حضرت زینب در عشق به برادر نمود پیدا می‌کند.

این کارشناس مذهبی در پایان گفت: امیدواریم که با الهام از این الگوی تمام عیار مسیرمان را پیدا کنیم و بتوانیم الگوی درستی برای ن که در راستای همراهی با فطرتشان و مأموریت الهی است، به جامعه معرفی کنی. اگر این اتفاق بیفتد آن وقت جامعه بهتر از گذشته خواهد شد؛ جامعه‌ای که در آن زن منشأ آرامش و حاصلش پیشرفت است؛ آرامشی که حاصل از الگوبرداری درست ن آن جامعه است. جامعه زمانی موفق است که بخش تربیتی آن خوب طی شده باشد؛ اگر ما فسادی در جامعه می‌بینیم ریشه در خانواده‌ای دارد که آرامش در آن نبوده و این تنش به جامعه سرایت کرده است. پیشرفت در خانه و جامعه وظیفه اصلی است که بر دوش زن قرار دارد و او با الگوبرداری صحیح و درست می‌تواند جامعه و خانواده را به آرامش برساند.

پی‌نوشت ها:

۱. و من جنّ و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا (به یکتایی) پرستش کنند. (آیه ۵۶ سوره ذاریات)
۲. و آنچه در آسمان‌ها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و این‌ها همه از سوی اوست. در این کار نیز برای مردم با فکرت آیاتی (از قدرت الهی) کاملاً پدیدار است.(آی ۱۳ سوره جاثیة)

منبع اصلی خبر

 


قدغن دومین کار حرفه ای داودنژاد ، فیلمی که بخاطر مصادف شدن با دوران مبارزات انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی هرگز فرصت اکران و نمایش نیافت.

نام قدغن هیچ نقش مفهومی و ارتباط محتوایی با فیلم ندارد ، همانطور که در اثر قبلی نیز ( نازنین ) ردپایی از تناسب نام با فیلم نامه پیدا نشد ، و حرفه ای تر آن است که مخاطب فیلم با درک وخوانش نام فیلم ، به یک فهم اجمالی از سوژه فیلم برسد .

اما قصه فیلم عبارت است از رفاقت 3 دوست قدیمی اهل بوشهر با سرنوشت شومِ یکسان ، عبدالله که با پسرش محمد زندگی میکند و بزرگ تر از همه است تحت تأثیر خیانت همسرش که از قضا بسیار دوستش می دارد و به رغم اینکه در گذشته کشتی گیر قهاری بوده به کنج خانه و میگساری خزیده ، دیگری امیر که بی کار و علاف است و در عشق پنهان به مهرو خواهر غلام می سوزد و نفر سوم غلام ، تنها فردِ متأهل این گروه و کارگر ساده در یک آپاراتی و شرکت فیلم سازی است ، اما گرفتار زنی بد زبان و بد خلق و بلند پرواز گردیده و تنها مأمن آنها همان گروه دوستی 3 نفره است که بناچار شبها را به هم نشینی و میگساری و رقص و مردم آزاری می پردازند .

صاحب کار غلام یا مدیر عامل شرکت فیلم سازی با 3 نفر از رفقایش ، زن غلام را هتک حرمت می کنند ، غلام و دوستانش هم اورا می کشند و از طرفی عبدالله ، بواسطه محمد پسرش ، زن سابقش را در شهرنو در حال تن فروشی پیدا می کند و به قتل می رساند و هر سه متواری و به زادگاه خود بوشهر باز می گردند ، آنها به اتفاق به خانه دوستِ مشترکشان که اتفاقا پلیس بود پناه می برند ، ناغافل گرفتار و در درگیری کشته می شوند ، زن غلام در تهران با دو بچه آواره می ماند و تنها خوش بخت شدگان این غصه محمد ، پسر عبدالله و مهرو دختر غلام است که از کشور فرار می کنند و باهم ازدواج می کنند.

اما بررسی و تحلیل فیلم :

فیلم قدغن هر چند هیچ جذابیتی داستانی نداشت ، اما پر بود از جذابیتهای مفهومی .

یکی از جذابیتها ، پر رنگ کردن مراحل لوطی گری و رفاقت های رویایی که شاید نمونه آنرا در جامعه نتوان یافت.

این رفاقت ( دوستی عبدالله ، امیر و غلام) آنچنان عمیق است که با هم دست به قتل می زنند و بخاطر رفیق جان می دهند و شریک جرم قتل می شوند و حتی بخاطر رفیق ، عشقی را در آن می سوزند به یک باره رها و فراموش می کنند .

مدیر عامل شرکت ( با بازی فتحلی اویسی ) ، غلام را برای خدمت در یک بزم شبانه به خانه اش فرا می خواند و غلام نیز همسرش قدسی را برای کمک و انجام کار آشپزخانه با خود به خانه مدیر عامل می برد ، زیبایی قدسی در چشم میهمانانِ مستِ مدیر عامل ، قابل گذشت نیست و با این سوءتفاهم که احتمالأ خود غلام عمدأ قدسی را برای گرم شدنِ بزم شبانه وگرفتن ارتقاء شغلی به منزل ارباب آورده ، نقشه شومی می کشند که غلام را دنبال نخود سیاه و آوردن تریاک فرستاده و سپس حرمت او را لکه دار می کنند.

اما لکه دار شدن ناموس غلام بر 3 رفیق سخت و گران می آید و هر سه دست به قتل مدیر عامل می زنند . هم زمان ، محمد پسر عبدالله خبر می آورد که مادرش که سالها پیش در پی هوس با مردی از خانه گریخته ، اکنون در شهرِ نو به روسپی گری می پردازد و عبدالله ( با بازی داوود رشیدی ) با نظرِ موافقِ محمد پسرش و دو دوست دیگرش ، عشق سابق و همرش را به قتل می رساند و همگی متواری می شوند که ادامه آن شرح خاصی ندارد.

فیلم قدغن عمیقا شرح درد و مشکلات اجتماعی را به تصویر می کشد . هر چند باید گفت زبان این هنرمند تند وگزنده است و بیشترِ تلاشش بر توجه دادن به نیمه خالی لیوان است. این موضوع را می توان در قیاس با آثار سینمایی آنروز مشاهده کرد. فیلم های فارسی آنروز غالبأ تصویر زیبایی از شهرهای شمال و تهران نمایش می دادند ، اما در فیلم قدغن اثری از زیبایی های رامسر و زرق وبرق های شهر تهران نیست و واقعیت عینی تری به نمایش گذاشته می شود و این خبر از ذهن منتقد فیلم ساز می دهد.

و البته باید گفت که داوود نژاد ، استاد نمایش تضادهاست ، عبدالله ، غلام و امیر سه جوان بدبخت که از روی گرفتاری و مشکلاتِ نکبت بار زندگی ، از جمله بیکاری و بد بیاری خانوادگی ،تن به میگساری های شبانه و مردم آزاریهای ناشی از مستی آبجو داده اند ، اما در مقابل از رفاقت و وفاداری به هم در غایت لذت و خوشی هستند، به گونه ای که تماشاگر نیز جذب این دوستی پر از مهر و وفا و مرام می گردد .

کارگردان در فضای تضاد فیلم ، جامعه ای سرشار از هرزگی ونگاه آلود به نمایش می گذرد ، اما در مقابل انعکاس معرفت و نجابت را به تصویر می کشد، امیر در عشق وصال مهرو بی قرار می شود ، اما نگاهش جز پاکی نیست و به محض اطلاع از مهرِ مهرو به محمد (فرزند عبدالله) با نمایش رفتار ایثار گونه به علاقه و عشق خود لجام می زند و برای ازدواج و وصال این دو جوان پیش قدم می گردد.

هر چند در اینجا باید اشاره کرد این فیلم یکی از آثار پر نجابتِ تولید شده در عصر پهلوی است ، داوود نژاد حاضر نیست هیچ صحنه ای از هرزگی و یا هم آغوشی و برهنگی را در قاب دوربین خود انعکاس دهد، حتی آنجا که عبدالله برای دیدن همسر و عشق سابقش به شهرنو ( خانه) می رود ، با وجود ورود به اتاقِ یک که لاجرم باید جلوه تمام عیار هرزگی باشد ، حاضر نیست زنِ آماده پذیرایی را با برهنگی و رفتار هرزگی نشان دهد ،او تنها صحنه آغوش گیری را اختصاص به ابراز محبت خواهر و برادر یا دیدار غلام و همسرش می دهد واز این جهت باید نجابت و حیای این فیلم ساز را تبریک و دست مریزاد گفت ، رفتاری که حتی در دوره فعلی سینما مورد غفلت است و ابزار پول سازی برخی از فیلم ساز ها ست .

یکی از صحنه های اثبات فساد حاکمیتی در فیلم قدغن ، آنجاست که وقتی مدیر عاملِ غلام در غیاب او قصد هتکِ حرمت به زنش را دارد و دو رفیق او مانع می شوند ، مدیر عامل بخاطر نفوذ ی با اعتماد به نفس ، به پلیس زنگ می زند و پلیس هم به جای برخورد با مجرم اصلی ، این دو جوان را به جرم مزاحمت بازداشت می کند و هیچ اقدامی برای حفظ ناموس مردم انجام نمی دهد و حتی توصیه به خویشتنداری هم می کند ، اما وقتی مدیر عامل ، به قهرِ غیرتِ غلام و دوستانش به قتل می رسد ، با فاصله کوتاهی و در کل کشور برای دستگیری آنها اقدام وتلاش می کنند.

از آنجا که داوودنژاد همواره سوژه اصلی خود را موضوعات اجتماعی قرار می دهد و هیچ علاقه ای به سوژه های ی ندارد ، قهرمان سازی خود را معطوف به این امر کرده است ، پرده پایانی فیلم که عبدالله و امیر وغلام در راه رفاقت و مرام می جنگند و در کمند خدعه نارفیقی قرار می گیرند ، یک به یک به عنوان یک قهرمان کشته می شوند ، بخصوص آنجا که عبدالله از روی بالکن به حیات می پرد و انتقام رفقایش را رفیق قدیمی و خائن امروزی می گیرد و خودش هم کشته می شود ، اوج قهرمان سازی فیلم است .


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

هتل های کیش Christy پرسه رازهای دنیای وب فروشگاه دلــــــــنــوشـــتـــــــهـــــ موسسه آراد ونداد پرگاس Edwin ساحل سپید سکوت محض